امير علي و امير حسينامير علي و امير حسين، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره
حسنا خانمحسنا خانم، تا این لحظه: 10 سال و 27 روز سن داره

نامه هايي براي ماندگاري

اولین روز مدرسه

روز 26 مامان قرار بود بره ماموریت ، اما راهی نمی شدم همه اش دلم پیش شما بود ، خلاصه ساعت ده و نیم شب تصمیم عوض شد که همه با هم بریم. شال و کلاه کردیم و راه افتادیم. ساعت 2.5 شب رسیدم پلیس راه توره. بابا خوابش می اومد، منم خوابم می اومد واسه همین تصمیم گرفتیم یک ساعت بخوابیم بعد حرکت بکنیم. مامان قرار بود ساعت 8 صبح شنبه محل دوره آموزشی باشه. حساب کردیم که اگه 3.5 حرکت بکنیم انشاله 6 صبح می رسیم تهران و من می تونم سر موقع برسم. خلاصه خوابیدیم و با اجازتون ساعت 7.5 صبح از خواب بیدار شدیم.  دیگه کاری نمی شد کرد، نمی خواستم هم به بابا غر بزنم پیش خودم فکر کردم که الحمدلله سالم هستیم اگه شبانه حرکت می کردیم معلوم نبود چی می شد. خلاصه 11 رسید...
31 شهريور 1395

روزمرگی ها

امیر علی: مامان  خاله مژگان و داداش امیر بهادر کی زنده می شن؟ من: به نظر تو دوباره زنده می شن؟؟؟؟؟؟؟ امیر علی: آره من: چجوری؟ امیر علی: آخه خاله مژگان و داداش امیر بهادر هنوز جوونن،پیر نشدن که بمیرن. باید زنده بشن بعد که پیر شدن مثل مامان جونی بمیرن.   امیر علی قلکش رو پاره کرده، 2850 تومان پول داخل قلکش بود، فکر کنم این پولهای سکه رو از کیف مامان برداشته و اون تو ریخته، با گلنوش نشسته و حساب کرده که با این پول میشه 5 تا بستنی خرید و یه بسته آدامس موزی. میگم امیر علی این پولها رو از کجا آوردی انداختی تو قلکت. میگه از قلک خدا آوردم (صندوق صدقات)   حسنا خانم حدود چند وقتی هست که دچار لکنت زبان شده، دیگه...
13 شهريور 1395

بازگشتی نو

سلام عزیزانم من اومدم ولی خیلی دیر. دیگه اصلا حس و حالی واسه نوشتن ندارم. مرگ مامان جونی و خاله و پسر خاله حسابی زیر و روم کرده. اصلا حوصله خودم رو هم ندارم. اما زندگی در جریانه و روزها می رن بدون اینکه بتونیم جلوشون رو بگیریم. شماها روزبروز بزرگتر می شید و قد می کشید و من پیرتر و خمیده تر، شکسته تر از قبل. شیطنت پسرها همچنان ادامه داره و حسنا خانم هم از شماها جا نمونده، اون هم حسابی شیطون شده. امسال دیگه باید برید پیش دبستانی، واسه پیش دبستانی ها هم سنجش گذاشتن. امیر حسین به همه سوالها جواب میده اما امیر علی نه. برای امیر علی نیش نبور و نوک گنجشک، پیر و جوون، ماشین و سبد خرید هیچ فرقی ندارن. به نظر اون نیش زنبور و نوک ...
7 شهريور 1395
1